مولا علی در سوره النجم53
صلح پایدار
یک شنبه 6 / 10 / 1392برچسب:, :: 20:48 ::  نويسنده : ارادتمند

خلاصه سوره النجم عبارت است از علو مرتبه و قرب منزلة پيغمبر اكرم نزد حق تعالى و مشاهده نمودن آنحضرت آيات با عظمت و ملكوت آسمانها و عرش پروردگار و سدرة المنتهى را و رد عقايد باطل كفار و خبر دادن خداى تعالى از قدرت و سعه ملك خود.

 

 «وَ النَّجْمِ إِذا هَوى‏» 1 

و بعضى گفتند مقصود از و النجم ستاره‏ايست كه خداى تعالى آن را علامت خلافت و امامت امير المؤمنين (ع) قرار داد چنانچه ابن بابويه از حضرت صادق (ع) روايت كرده جماعتى از اصحاب پيغمبر اكرم كه يكى از آنها سلمان بود سؤال نمودند اى رسول خدا بعد از شما خلافت و امامت كرا خواهد بود؟ فرمود امشب ستاره‏اى از آسمان سقوط خواهد كرد بخانه هر كس فرود آمد او امام و خليفه و جانشين من است آن شب اهل مدينه همه بر بامها رفتند باميد آنكه ستاره بخانه آنها فرود آيد مگر امير المؤمنين كه در محراب به عبادت مشغول بود ستاره روشنى از آسمان سقوط كرده بخانه امير المؤمنين (ع) افتاد رسول خدا بآنحضرت فرمود يا على بآنخدائيكه مرا بحق فرستاده واجب شد وصايت و خلافت و امامت براى تو بعد از من، منافقين  طعنه زدند و گفتند محمد در حق على راه افراط پيموده و در ضلالت افتاده و در حق على سخن از روى هواى نفس ميگويد پروردگار قسم ياد كرد بآن ستاره‏اى كه بخانه على فرود آمد صاحب شما كه محمد است در حق على گمراه نيست و سخن از روى هواى نفس نميگويد سخن او بجز وحى خدا هيچ نيست او را پروردگار بسيار توانا بوحى آموخته است.

و چون اين سوره نازل شده عتبة بن ابى لهب حضور پيغمبر رسيد آب دهن بصورت آنحضرت انداخت و گفت من كافرم بنجم و پروردگار نجم، رسول خدا بر او نفرين كرد و گفت خدايا درنده‏اى از درندگانت را بر او مسلط گردان تا او را پاره كند مدتى نگذشت كه براى او سفر شام پيش آمد و با پدر خود و جماعتى از قريش براى تجارت بطرف شام حركت كردند بمنزلى فرود آمدند در آنجا ديرى بود راهب صاحب دير گفت اين زمين درندگان بسيارى دارد خود را محافظت كنيد ابو لهب گفت اى جماعت قريش امشب مرا يارى كنيد ميترسم از نفرين محمد بر پسرم.

آنها تمام رحله‏هاى خود را جمع كردند و بر بالاى آن عتبه را جاى دادند و اطراف او را گرفتند چون خواب رفتند شيرى آمد بهيچ يك از آنها متعرض نشد از بالاى آنها جستن كرد عتبه را گرفت و پاره پاره نمود عتبه فرياد ميزد مرا خداى محمد هلاك كرد پس از آنكه شير او را بدريد بازگشت، حسان بن ثابت اشعارى در اين موضوع سرود.

 

حضرت صادق (ع) فرمود پيغمبر اكرم بآن جائى رسيد كه خداوند در باره حضرتش ميفرمايد فَكانَ قابَ قَوْسَيْنِ أَوْ أَدْنى‏  9  شخصى سؤال كرد از آنحضرت معناى آن چيست؟ فرمود بمقدار دو طرف قوس و فرمود بين پروردگار و پيغمبرش حجابى بود متلألى‏ء و متحرك نظر كرد بمقدار سوراخ سوزنى مشاهده نمود نور پر عظمت پروردگار را آنچه خدا خواست، خطاب كرد پروردگار باو اى محمد (ص) خليفه بعد از تو كيست گفت خدايا تو داناترى فرمود على بن أبي طالب امير المؤمنين و سيد مسلمين و پيش رو مؤمنين است و پس از آن حضرت صادق (ع) فرمود ولايت و خلافت امير المؤمنين بخدا قسم در آسمان مشافهة بر رسول خدا امر شد نه در زمين.

 

محمد بن عباس از حمران بن اعين روايت كرده گفت از حضرت باقر سؤال نمودم معناى ثُمَّ دَنا فَتَدَلَّى فَكانَ قابَ قَوْسَيْنِ أَوْ أَدْنى‏ فَأَوْحى‏ إِلى‏ عَبْدِهِ ما أَوْحى‏   10-8   را  فرمود محمد (ص) نزديك شد به پروردگار خود نبود فاصله‏اى ميان آنها جز قفس لؤلؤى كه در آن فراشى از ذهب بود و تلألؤ ميكرد پيغمبر صورتى را مشاهده نمود خطاب شد اى محمد (ص) مى‏شناسى اين صورت را گفت بلى پروردگارا اين صورت على است حق تعالى فرمود دخترت فاطمه را تزويج او بنما و على را خليفه و وصى خود قرار ده پيغمبر آنچه را در عالم بالا و ملكوت ديد دلش هم تصديق كرد و آنرا حقيقت يافت و كذب و خيال نپنداشت.

 

 أَ فَتُمارُونَهُ عَلى‏ ما يَرى‏   12    آيا كفار و منافقين جدل ميكنند در آنچه رسول خدا مشاهده كرده.

على بن ابراهيم ذيل آيه فوق روايت كرده كه از پيغمبر اكرم (ص) سؤال كردند از آن وحى كه پروردگار در شب معراج مشافهة بآنحضرت نمود فرمود پروردگار بمن وحى نمود كه على سيد مؤمنين و امام متقين و پيش رو مسلمين و خليفه خاتم انبياست منافقين گفتند اين گفتار پيغمبر در حق على از طرف خداوند نيست بلكه او بهواى نفس خود ميگويد آيه فوق نازل شد رسول اكرم فرمود مأمور شدم از طرف خدا على را بخلافت نصب كنم و بمردم بگويم كه بعد از من على ولى آنهاست و او بمنزله كشتى نوح است هر كس تمسك باو جويد نجات خواهد يافت و هر كه از او دورى كند غرق و هلاك خواهد شد.

 

على بن ابراهيم از ابى بريده اسلمى روايت كرده گفت شنيدم پيغمبر اكرم با امير المؤمنين (ع) ميفرمود خداوند تو را با من در هفت موضع حاضر نمود اول شبى كه مرا بآسمان بردند جبرئيل گفت اى رسول خدا برادرت على كجاست گفتم او را جاى خود در زمين گذاشتم گفت خدا را بخوان تا على را بآسمان بالا آورد پروردگار را خواندم در آن هنگام ديدم كنار من ايستاده‏اى فرشتگان صف كشيده بودند گفتم اى جبرئيل اينها چه كارى دارند گفت فخر و مباهات ميكنند بشما تا روز قيامت. حضور آنها رفتم و تكلم نمودم با ايشان در باره آنچه واقع شده و حادث ميشود تا روز قيامت.

موضع دوم مرتبه ثانى بود كه مرا بمعراج بردند جبرئيل سؤال كرد على كجاست گفتم او را جاى خود گذاشتم گفت از خدا طلب كن تا او را در اين محل حاضر نمايد خدا را خواندم ديدم تمثال تو با من است حجابها از هفت آسمان برايم گشوده شد و عمارات و جايگاه فرشتگان را يك‏بيك ديدم و نزديك شدم بملإ اعلى، نماند فاصله‏اى ميان من و پروردگار مگر قفسى از مرواريد كه در آن پروانه‏هائى از طلا تلألؤ مينمود صورتى مشاهده كردم خطاب رسيد اى محمد (ص) آيا ميشناسى اين صورت را گفتم آرى اين صورت على بن أبي طالب است فرمود بايد تزويج كنى دخترت فاطمه را باو و او را خليفه خود قرار دهى چه او ولى من است.

موضع سوم وقتى بود كه خداوند مرا مبعوث نمود بر طايفه اجنه، جبرئيل گفت برادرت على كجاست گفتم او را جاى خود گذاشتم گفت از خدا بخواه تا او را حاضر كند تقاضا نمودم از پروردگار متوجه شدم ديدم همراه من هستى هر چه با اجنه گفتگو كردم همه را شنيدى.

موضع چهارم شب ليلة القدر بود كه مخصوص گردانيد آن را بمن و تو و ديگرى را شريك قرار نداد. پنجم دعا كردم در باره تو عطا فرمود آنچه را طلب نمودم برايت جز نبوت، بمن فرمود تو خاتم پيغمبرانى بعد از تو پيغمبرى نميباشد. ششم چون مرا بآسمان بالا بردند خداوند تمام پيغمبران را جمع نمود من بر آنها امام شدم و نماز بجا آوردم مثال تو با من بود. هفتم هلاكت احزاب بدست من و تو انجام گرفت.

 و نيز روايت كرده كسى نرفت بخواستگارى حضرت فاطمه مگر آنكه از نزد پيغمبر مأيوس برگشت وقتى خواست او را بامير المؤمنين تزويج كند با دخترش مشورت نمود فاطمه عرض كرد اى رسول خدا شما اولى هستيد بامر من ولى زنان قريش ميگويند على شخصى فربه و فراخ چشم و دست دراز و بزرگ جثه و بشاش و كم ثروت است رسول اكرم فرمود اى فاطمه بدان كه خداوند برگزيد از ميان مردان جهان من و على را مرا پيغمبر خاتم و على را خليفه و وصى من قرار داد و تو را از بين زنان عالم برگزيد شبى كه مرا بآسمان بالا بردند چون بسدرة المنتهى رسيدم مشاهده كردم بر آن نوشته شده‏

 «انى انا للّه لا اله الا انا وحدى محمد نبى ايدته بوزيره و نصرته به»

گفتم اى جبرئيل كيست وزير من؟ گفت على بن أبي طالب است از آنجا عبور نمودم‏000000000    اى فاطمه خداوند عطا فرموده بعلى (ع) هفت خصلت كه بغير او نداده اول قبريكه شكافته ميشود در قيامت قبر على است بيرون ميآيد با من بر روى صراط ميايستيم بآتش دوزخ ميگويد اين شخص را بگير و اين را رها كن با من در طرف راست عرش پروردگار بايستد و او اول كسى است كه با من وارد بهشت ميشود و از شراب عليين مينوشد خداوند بعلى چيزهائى در آخرت عطا ميفرمايد كه در قلب هيچ بشرى خطور نكرده اما آنكه گفتى على فربه است فربهى على در دانشى است كه خداوند مخصوص او گردانيده و گرامى داشته او را از ميان تمام امت و او را بصورت آدم ابو البشر خلق نموده فراخى چشمش شباهت بآدم دارد طول بازوان او براى آنستكه دشمنان خدا و رسولش را بكشد و ظاهر كند دين خدا را اگر چه مشركين كراهت داشته باشند خداوند بوجود على فتحهائى نصيب اسلام بنمايد با مشركين جهاد كند بر طبق تنزيل قرآن و با منافقين و اهل ستم و عهدشكنان بر طبق تأويل قرآن خداوند از صلب على فرزندانى بوجود آورد و ذريه مرا از صلب على قرار داده اگر على نبود براى من ذريه‏اى وجود نداشت حضرت فاطمه گفت اى پدر بزرگوار الحال كه چنين است هرگز شوهرى بجز على اختيار نكنم مرا باو تزويج نمائيد ابن عباس گفت بخدا قسم اگر على نبود براى فاطمه هم كفوى وجود نداشت.

 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید
آخرین مطالب
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان صلح پایدار و آدرس 14klid.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان



نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

آمار وبلاگ:

بازدید امروز : 9
بازدید دیروز : 116
بازدید هفته : 139
بازدید ماه : 126
بازدید کل : 26447
تعداد مطالب : 460
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1

Google

در اين وبلاگ
در كل اينترنت